معنی en route به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈenˈraʊt ənruːt

معنی و نمونه‌جمله

(فرانسه) سرراه، ضمن رفتن به جایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- She stopped in Paris en route to Rome.

- در راه رم، در پاریس توقف کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد en route

adjective on the way to destination

Synonyms:

advancing along the way bound driving entrained en voyage flying heading toward in passage in transit making headway midway on the road pressing on progressing traveling

Antonyms:

derailed detained off the path sidetracked

adverb along the way

Synonyms:

bound for headed for in passage in transit on the road on the way

ارجاع به لغت en route

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «en route» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/en route

لغات نزدیک en route

- en rapport
- en règle
- en route
- en suite
- en-

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return